خورزووووو خان

خورزووو خان تبریک

سلام عمه جووووونی  تبریــــک میگم خوزو جونم  به به میبینم که زن عمو دار شدی  92/11/18 روزی که عمو امید و زن عمو سپیده  به عقد هم در میان ... بعله بعله اسم زن عمو هم مثل مامان سپیده است  کی میشه که تو بیای عمه جووونم  خدای مهربون امسال کلی هدیه های خوب خوب به ما داده  تو رو به شیمک مامان سپیده داده زن عمو رو به عمو داده منم دانشگاه قبول شدم مامان فاطمه و بابا کریم هم رفتن کربلا بلاخره  خدااااا جوووونی شکرت که این قدر هدیه های خوب خوب به ما دادی          ...
13 بهمن 1392

سلام عمه جونی

سلام عمه جونی ..... ببخشید که چند وقت نبودم!!!!!!!! نمیدونم چرا اما اسم وبلاگت یادم رفته بودم عمه جون ..... اما الان یهویی اسمش اومد یادم راستی عمه جونی من تو وبلاگ نوشتم که دوتا آرزو دارم : 1/تو بیای 2/من دانشگاه خوب قبول بشم  آره عمه جونم به جفتش رسیدم الان مامان سپیده 7 هفته است که تو رو تو دلش داره بزرگ میکنه ......به شیمک مامان سپیده خوش اومدی عمه جونم  ...
28 دی 1392

خورزوووو جونی

سلام خورزووووو جونی.....   امروز مامان فاطمه گفت که یه نیت کن و از امروز تا ١٤ روز   سوره ی واقعه رو بخون   این جوری که امروز یه بار فردا دوبار تا روز ١٤ که باید ١٤ بار   بخونم خورزوووو جونی منم نیت کردم که اولا تو بیای   دوما عمه آرزوت یه کار خوب پیدا کنه و دانشگاه خوب قبول بشه     پس من میخونم تو هم بیا   اول سالم باش بعدم پسر باش   باشه ...
20 خرداد 1392

خورزووووو خان

سلام.......   این وبلاگ برای خورزوووووو خان هستش.....   منم عمه ی این مرد کوچک هستم.....   که الهی عمه اش فداش بشه......   خورزو ی ما هنوز به دنیا نیومده....   راستش هنوز تو شیمک مامان سپیده اش هم نرفته....   از بس مامان و باباش تنبلن.....   مامانش میگه خورزووووو خانم.....   من من میگم خورزووووو خان مرد کوچک.....   اصلا به مامانش چه هر چی عمه اش بگه.....   چه معنی داره که بچه دختر شه.....والا   اون سری مامانش چیز نمیشد .....   باهم دوتایی رفتیم آزمایشگاه ببینیم خورزو خان آره یا نه...   دل تو دل عمه ا...
20 خرداد 1392